* دلتنگی--در جوابِ کیما دوستِ گلم*
هو
کیما جان پستت رو خوندم و در رابطه باهاش این رو نوشتم:
_____________
شبهایِ زیادی را با هم سپری کردیم من و او...
آری...
من هم از دلتنگی میدانم
یاری که هرگز مرا تنها نذاشت...یاری وفادار!
یاری که خلافِ دیگران در بدترین لحظات دستاش از دستام جدا نشد...
دلم می خواهد بالا بیارم...امروز, فردا, و هر روز...
خون بالا بیارم...خونِ قرمز دلتنگی
که می گوید دلتنگی درد نیست؟
دردم را بنگرید...
دردِ زخمهای خون آلودِ خنجرش را...
زخمهایِ دیرینهء دلتنگی که هر روز تازه تر میشوند
Ya HaGH
~mariam~
4 Comments:
ghashang bood
jale bood
HoVa
mamnoon doostan, lotf darin:)
Ya HaGH
~mariam~
سلام مرمری عزیز ...امیدوارم خوب باشی...مرسی مرمری...کامنتتم مث این پستت خیلی قشنگ بود ...اره مرمری...میدونم که معنی دلتنگی رو خوب میدونی...
ولی نباید بذاریم دلتنگی همینجوری در ما جریان پیدا کنه ..مث هخر پستت ..که هر روز تازه تر بشه....چون زندگی معنی شو از دست میده...
مرسی که جوابمو انقد قشنگ دادی رفیق.....راستی مرمری....نوشته هات خیلی پخته شده
Post a Comment
<< Home