دل تنگ
سر خود را مزن اينگونه به سنگ
!دل ديوانه تنها ! دل تنگ
منشين در پس اين بهت گران
مدران جامه جان را مدران
مکن ای خسته درين بغض درنگ
!دل ديوانه تنها ! دل تنگ
پيش اين سنگدلان قدر دل و سنگ يکی است
قيل و قال زغن و بانگ شباهنگ يکی است
ديدی آن را که تو خواندی به جهان يارترين
سينه را ساختی از عشقش سرشارترين
آنکه می گفت منم بهر تو غمخوارترين
چه دلازارترين شد ! چه دلازارترين ؟
نه همين سردی و بيگانگی از حد گذراند
نه همين در غمت اينگونه نشاند
!با تو چون دشمن دارد سر جنگ
!دل ديوانه تنها ! دل تنگ
Maryam
2 Comments:
"HoVa"
salam maryamy...fogholadast sheresh ;)
ديدي ؟؟ آن را که تو خواندي به جهان يارترين
سينه را ساختي از عشقش سرشار ترين
آنکه مي گفت منم بهر تو غمخواترين
چه دلازارترين شد! چه دلازارترين
نه همين سردي و بيگانگي از حد گذراند
نه همين در غمت اينگونه نشاند؛
با توچون دشمن دارد سر جنگ
دل ديوانه تنهادل تنگ
ناله از درد مکن
آتشي را که در آن زيسته اي سردمکن
با غمش باز بمان
سرخ رو باش از اين عشق و سرافراز بمان
راه عشق است که همواره شود از خون رنگ
دل ديوانه تنهادل تنگ
Post a Comment
<< Home