....
درِ این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
خواست تنهاییِ ما را به رخ ما بکشد
تنه ای بر درِ این خانه ی تنها زد و رفت
دل تنگش سرِ گل چیدن ازین باغ نداشت
قدمی چند به آهنگِ تماشا زد و رفت
مرغِ دریا خبر از یک شبِ توفانی داشت
گشت و فریاد کشان بال به دریا زد و رفت
Maryam
0 Comments:
Post a Comment
<< Home