ღ کلبهء تنهاییِ مریم و مریم ღ
به قطره ای از دفترِ خاطراتِ احساس, عقاید, و نظرات ما خوش اومدین ◕لا اله الا الله وحده لا شريك له .. له الملك وله الحمد وهو على كل شي قدير
Saturday, July 22, 2006
Monday, July 17, 2006
Saturday, July 15, 2006
* نمی توانم*
هو
نمی توانم...
نمی توانم تحمل کنم وقتی فشارِ آجرها جمجمه ام را خرد می کند.
هزار تیغِ برنده در مغذ م فرو کنید تا این درد از من برود!!!!!
نمی توانم...دگر نمی توانم
یا حقّ
~mariam~
Thursday, July 13, 2006
Monday, July 10, 2006
اي هميشه خوب
ماهي هميشه تشنه ام
در زلال لطف بيكران تو
مي برد مرا به هر كجا كه ميل اوست
موج ديدگان مهربان تو
زير بال مرغكان خنده هات
زير آفتاب داغ بوسه هات
- اي زلال پاك -
جرعه جرعه جرعه مي كشم تو را به كام خويش
تا كه پر شود تمام جان من ز جان تو !
اي هميشه خوب
اي هميشه آشنا
هر طرف كه مي كنم نگاه
تا همه كرانه هاي دور
عطر و خنده و ترانه مي كند شنا
در ميان بازوان تو
ماهي هميشه تشنه ام
اي زلال تابناك
يك نفس اگر مرا به حال خود رها كني
ماهي تو جان سپرده روي خاك
Mariam joooooonam KHEILI dooset daram
Saturday, July 08, 2006
* دلتنگی--در جوابِ کیما دوستِ گلم*
هو
کیما جان پستت رو خوندم و در رابطه باهاش این رو نوشتم:
_____________
شبهایِ زیادی را با هم سپری کردیم من و او...
آری...
من هم از دلتنگی میدانم
یاری که هرگز مرا تنها نذاشت...یاری وفادار!
یاری که خلافِ دیگران در بدترین لحظات دستاش از دستام جدا نشد...
دلم می خواهد بالا بیارم...امروز, فردا, و هر روز...
خون بالا بیارم...خونِ قرمز دلتنگی
که می گوید دلتنگی درد نیست؟
دردم را بنگرید...
دردِ زخمهای خون آلودِ خنجرش را...
زخمهایِ دیرینهء دلتنگی که هر روز تازه تر میشوند
Ya HaGH
~mariam~