ღ کلبهء تنهاییِ مریم و مریم ღ

به قطره ای از دفترِ خاطراتِ احساس, عقاید, و نظرات ما خوش اومدین ◕لا اله الا الله وحده لا شريك له .. له الملك وله الحمد وهو على كل شي قدير

Saturday, November 19, 2005

Yeki Bood , Yeki Nabood

Taghdim be Mariame Golam :

yeki boodo yeki nabood
ooni ke bood to boodi va ooni ke nabood man boodam !
yeki dashto yeki nadasht
ooni ke dasht to boodi va ooni ke TO ro nadasht man boodam !
yeki khasto yeki nakhast
ooni ke khast TO boodi ooni ke BI TO BOODAN RO NAKHAST man boodam !
yeki avardo yeki nayavard
ooni ke avard to boodi ooni ke joz TO be hich kas iman nayavard man boodam !
yeki bordo yeki nabord
ooni ke bord to boodi ooni ke del be TO bakht man boodam !
yeki gofto yeki nagoft
ooni ke goft to boodi ooni ke dooset daram ro be hich kas joz to nagoft man boodam !
yeki mando yeki namand
ooni ke mand to boodi OONI KE BEDOONE TO NEMITOONEST BEMOONE MAN BOODAM !!!

Maryam


Saturday, November 12, 2005

*سهم من*


هو

من.... گنج پر از جواهرات.... در قفل شده.... و سکوت

تو.... دستای خالی.... آزادی.... و لبخند


~mariam-tanha~
~Ya HaGH~

Thursday, November 10, 2005

*قطعه آهن*

<<هو>>


قطعه آهنی بی احساس ام...با خنجر بر من خراش زنيد

~mariam-tanha~

واحه ای در لحظه

به سراغ من اگر مي‌آييد
پشت هيچستانم
پشت هيچستان جايي است
پشت هيچستان رگ‌هاي هوا، پر قاصدهايي است
كه خبر مي‌آرند، از گل واشده دورترين بوته خاك
روي شن‌ها هم، نقش‌هاي سم اسبان سواران ظريفي است كه صبح
به سر تپه معراج شقايق رفتند
پشت هيچستان، چتر خواهش باز است
تا نسيم عطشي در بن برگي بدود
زنگ باران به صدا مي‌آيد
آدم اين‌جا تنهاست
و در اين تنهايي، سايه ناروني تا ابديت جاري است
به سراغ من اگر مي‌آييد
نرم و آهسته بياييد، مبادا كه ترك بردارد
چيني نازك تنهايي من

Maryam

Monday, November 07, 2005

4 mariam ...

Taghdim Be Behtarin Doostam Mariam:

من چه دارم که تو را در خور؟
هيچ
من چه دارم که سزاوار تو؟
هيچ
تو همه هستی من، هستی من
تو همه زندگی من هستی
تو چه داری؟
همه چيز
تو چه کم داری؟
هيچ
Maryam

Saturday, November 05, 2005

مرا ببوس برای اخرین بار

مرا ببوس مرا ببوس
براي آخرين بار
ترا خدا نگه‌دار
كه مي‌روم به سوي سرنوشت
بهار ما گذشته
گذشته‌ها گذشته
منم به جستجوي سرنوشت
در ميان طوفان
هم‌پيمان با قايقران‌ها
گذشته از جان
بايد بگذشت از طوفان‌ها
به تيره شب‌ها
با يارم دارم پيمان‌ها
كه برفروزم آتش‌ها
در كوهستان‌ها
شب سيه سفر كنم
زِ تيره راه گذر كنم
نگه كن اي گُل من
سرشك غم به دامن
براي من ميفكن
مرا ببوس مرا ببوس
براي آخرين بار
ترا خدا نگه‌دار
كه مي‌روم به سوي سرنوشت
بهار ما گذشته،
گذشته‌ها گذشته
منم به جستجوي سرنوشت
دختر زيبا
امشب بر تو مهمانم
در پيش تو مي‌مانم
تا لب بگذاري بر لب من
دختر زيبا از برق نگاه تو
اشك بي‌گناه تو
روشن سازي يك امشب من
مرا ببوس
براي آخرين بار
ترا خدا نگه‌دار
كه مي‌روم به سوي سرنوشت
بهار ما گذشته
گذشته‌ها گذشته
منم به جستجوي سرنوشت

Maryam

Friday, November 04, 2005

پاییز




برگ از درخت خسته میشه وگرنه پاییز بهونست

Maryam

Thursday, November 03, 2005

عيد فطر


بنام خالق هستی


عيد فطر مبارک باشه

~Ya HaGH~
~mariam~

Wednesday, November 02, 2005

*قلب من*

بنام خالق هستی

قلب من... واسطهء تزريغ بيماری مرگ اور من به توست
کاش می شد دورش حصاری کشيد...تا بی تو تنها از درون بپوسم



~Ya HaGH~
~mariam~